کد مطلب:2991 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:20

گنجینه پرسمان » اجتماعي و فرهنگي

به مسئول خريد خود پيشنهاد بدهيد از كتاب هاي بنده خريداري كند و مزيد امتنان است بيت المال را صرف جاي ديگر بكنيد. در قم مردم سؤالات خود را از علما مي پرسند.

خواهر گرامي ! در مورد سؤال شما بايد گفت : حساب اشخاص در دست خداوند متعال است وهيچ كس حق ندارد به طور قطع و حتم درباهء كسي اظهار نظر كند و بگويد: فلاني اهل نجات و بهشت است وفلاني گرفتار و اهل جهنم . پيامبر اكرم 6در پاسخ شخصي فرمود: .()

(پـاورقي 1.ابن اثير, اسدالغابة, ج 3 ص 387

البته منظور پيامبر6اين است كه از راه اعمال و كردار و رفتار نمي شود به طور قاطعانه دربارهء كسي نظرداد كه اهل بهشت است يا دوزخ , هر چند نبي گرامي اسلام 6از طريق وحي اطلاع پيدا مي كرد كه خود وعده اي بهشتي و گروه ديگري جهنمي مي باشند.

در مورد كفّار (غير مسلمانان و غير شيعياني كه بر حق نيستند) كه اعمال نيك و شايسته اي انجام داده ومي دهند, سه نظريه وجود دارد:

1 نظريهء روشنفكران و مستجدد مآبان ;

2 مقدس مآبان و تنگ نظران ;

3 نظريهء ميانه روها و به تعبير نظريه قرآن .

روشنفكران مي گويند: خداوند متعال با هر موجودي نسبتي متساوي و يكسان دارد و با كسي نسبت فاميلي و خويشاوندي ندارد. از طرفي حُسن و قبح افعال , ذاتي است , نه قراردادي ; بنابراين عمل نيك توسط هر كسي انجام شود, پاداش دارد, و پاداشش ممكن است بهشت برين باشد.

مقدس مآب ها منطقشان اين است كه اگر بنا باشد اعمال غير مسلمان و يا مسلمان غير شيعه در پيشگاه خداپذيرفته باشد, پس فرق مسلمان و غير مسلمان و همين طور شيعه و غير شيعه چيست ؟ فرق به اين است كه اعمال نيك از مسلمان و شيعه مقبول و از نا مسلمان و غير شيعه مقبول نباشد و يا به اين باشد كه اعمال بد وزشت شيعه عذاب نداشته باشد و اگر اصلاً با هم تفاوتي نداشته باشند, اسلام و تشيع بيهوده خواهد بود.

براي جلوگيري از بيهودگي چاره اي نيست بگوييم تنها اعمال نيك مسلمان و يا مسلمان شيعه در پيشگاه خداوند متعال پذيرفته است . طرفداران نظريهء سوم مي گويند: شكي نيست كه كفر بر دو نوع است : يكي كفرمي ورزد و كافر است از روي عناد و لجبازي و تعصّب ; ديگري از روي جهل و ناداني كفر مي ورزد; يعني چون حقيقت برايش كشف نشده , آن را قبول نكرده است .

در مورد اولي كه شخص دانسته و از روي علم زير بار حق نرفته و به خاطر لجبازي منكر حقيقت شده است ,بدون شبهه از دلايل قطعي عقلي و نقلي بر مي آيد مستحق عقوبت است و اهل جهنّم . ولي در مورد دومي , اگرجهالت به سبب قصور باشد نه تقصير, مي توان گفت مورد عفو و بخشش الهي قرار خواهد گرفت و فرداي قيامت اهل نجات خواهد بود.

توضيح : اگر كسي داراي صفت تسليم باشد و در پذيرفتن حق هيچ گونه عناد و لجبازي نداشته باشد و باتمام وجود در صدد پذيرش حق باشد, منتها به عللي حقيقت بر او مكتوم مانده باشد و او در اين باره تقصيري نداشته باشد, فرداي قيامت اميد نجات براي او وجود دارد, چون در واقع چنين شخصي كافر نيست , هر چندبه ظاهر اظهار كفر مي كند, بلكه او يك مسلمان فطري است , منتها به خاطر مكتوم بودن حقيقت آن را نپذيرفته است .

خداوند متعال فرمود: .()

(پـاورقي 1.اسراء (17 آيه 15

از اين آيه مي توان استفاده نمود آن هايي كه روح تسليم در مقابل حقيقت داشتند و اگر حق بر آنان مكشوف مي شد, يقيناً با جان و دل آن را مي پذيرفتند, اما چون نديدند حقيقت , ره افسانه زدند, فرداي قيامت معذب نخواهند بود.()

(پـاورقي 2.براي اطلاع بيش تر ر.ك : مرتضي مطهري , عدل الهي .

با توجه به مطالب مذكور در پاسخ سؤال گفته مي شود. اگر حاتم طايي از افرادي باشد كه داراي صفت تسليم در مقابل حقايق بوده منتها به خاطر عدم كشف حقايق , مشرك يا كافر باقي مانده است , اميد نجات وبهره مندي از الطاف الهي در موردش وجود دارد. اتفاقاً در روايتي كه رسول خدا6به عدي پسر حاتم فرمود:به خاطر سخاوت پدرت عذابش تخفيف پيدا كرده است .()

(پـاورقي 3.محمد باقر مجلسي , بحارالانوار, (چاپ بيروت ), ج 68 ص 354ذيل حديث 16

حضرت موسي بن جعفر7فرمود: در بني اسرائيل مردي مؤمن بود كه همسايهء كافر داشت , مرد كافرنسبت به همسايهء مؤمن خود همواره نيكي مي كرد. بعد از مرگ , خداوند براي او خانه اي از نوعي گل بنا كرد كه مانع او از گرماي آتش بود و رزق او هم از خارج خانه , به او مي رسيد به او گفته شد: اين به سبب نيك رفتاري تو نسبت به همسايه مؤنت مي باشد.()

(پـاورقي 1.همان , (چاپ كمپاني ), ج 3 ص 377 به نقل از عدل الهي , ص 318